کد خبر: ۱۲۷۹۲
۰۵ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۰:۳۰
حسن توکلی حدود سی سال عکاس باشی حرم مطهر رضوی بود

حسن توکلی حدود سی سال عکاس باشی حرم مطهر رضوی بود

حسن توکلی، عکاس آستان قدس رضوی؛ هنرمندی است که سال‌ها در کنار حرم‌رضوی، تصاویری کم نظیر از حرم، صحنه‌های ناب زیارت و حضور زائران و مجاوران را در قاب دوربین ثبت کرده است.

رضا میرزاده| نگارخانه فردوسی این روز‌ها میزبان نمایشگاهی از آثار حسن توکلی، عکاس آستان قدس رضوی، است. هنرمندی که سال‌ها در کنار حرم مطهر رضوی، تصاویری کم نظیر از حرم، صحنه‌های ناب زیارت و حضور زائران و مجاوران را در قاب دوربین ثبت کرده است.

این عکس‌ها که در فاصله سال‌های ۱۳۶۱ تا ۱۳۸۹ ثبت شده‌اند، از تصویربرداری از سنگ قبر مهر امام رضا (ع) تا صحن‌ها و رواق‌های حرم مطهر را دربر می‌گیرند.

در ورودی نمایشگاه، تابلویی توجه بازدیدکنندگان را جلب می‌کند که بر آن نوشته شده است: «روایت من، شاید روایت شما هم باشد: قصه لطف و امید. در پس هر یک از این عکس ها، داستانی است از یاری غیبی؛ داستانی که هر لحظه اش بوی لطف خدا می‌دهد. راهی که پیموده‌ام، نه با قدم‌های من، که با لطف بی کران او همراه شد. برای مطالعه ورق به ورق زندگی آدامس فروش دیروز و عکاس باشی امروز، شما را به خواندن زندگی نامه‌ام «عکاس باشی» دعوت می‌کنم.»

این اشاره توکلی، به مجموعه خاطرات او در کتاب «عکاس باشی» بازمی گردد که به کوشش‌ام البنین ماهر و از سوی انتشارات به نشر منتشر شده است.

 

با عکس هایم از حرم، زندگی کردم

 

توجه ویژه به معماری حرم مطهر

بیشترین توجه توکلی در این مجموعه عکس، معطوف به معماری حرم مطهر بوده است. او در این سال‌ها امکان عکاسی از نقاط مختلف حرم را داشته و توانسته جلوه‌های گوناگونی از زیبایی‌های معماری حرم مطهر را به تصویر بکشد. به جز یک فریم، سوژه اصلی تمام عکس‌های او در این نمایشگاه، حرم مطهر رضوی است.

با این حال، به گفته خودش، او با بودن در کنار امام رضا (ع) و با عکس‌هایی که در حرم مطهر گرفته، زندگی کرده است و در پس هرکدام از تصاویر ارائه شده در این نمایشگاه، داستانی نهفته است. حتی همان یک عکس که در ظاهر تنها کبوتری را در قابی ساده نشان می‌دهد و نمایی از حرم در آن دیده نمی‌شود، روایتی دارد که وقتی توکلی آن را تعریف می‌کند، اشک در چشمانش حلقه می‌زند.

 

اولین عکسی که از گنبد و گلدسته حرم مطهر رضوی گرفتم

حسن توکلی از همان دوران نوجوانی، علاقه بسیاری به دوربین عکاسی و این حرفه داشته و خود را به آب و آتش می‌زند تا بتواند یک دوربین عکاسی برای خود داشته باشد.

او درباره خرید این دوربین می‌گوید: «پول خرید دوربین را نداشتم. اطلاعیه‌ای جلو یکی از مغازه‌ها دیدم که نوشته بود اگر ۵۰۰ تا پوست آدامس خروس نشان تحویل بدهی، یک توپ یا یک دوربین هدیه می‌دهد. با قرض کردن پول از مادرم، آدامس خروس نشان خریدم و آن‌ها را به مردم فروختم. بعد، منتظر می‌شدم تا پوست آدامس را دور بیندازند یا از خودشان می‌گرفتم. در نهایت، توانستم ۵۰۰ پوست آدامس جمع کنم. آن‌ها را به مغازه دار دادم و یک دوربین با یک فیلم گرفتم.

اولین عکس هایم نابود شد؛ نمی‌دانستم اگر درِ دوربین باز شود و فیلم نور ببیند، خراب می‌شود. اما این اتفاق افتاد. فیلم بعدی را که در دوربین گذاشتم، نخستین عکس‌ها را از گنبد و بارگاه حرم مطهر رضوی گرفتم.»

 

از کتابداری کتابخانه تا عکاس باشی حرم

توکلی عکاسی را با سال‌ها تلاش و ممارست آموخت. همان سالی که نخستین دوربینش را خرید، عکسی از یک عنکبوت گرفت و آن را به طور اتفاقی برای یک مسابقه عکاسی فرستاد. از سال ۱۳۶۱ به عنوان کتابدار در کتابخانه آستان قدس رضوی مشغول به کار شد و در همان سال‌ها به جبهه رفت؛ جایی که برای مجموعه آستان قدس تعدادی عکس از صحنه‌های جنگ ثبت کرد.

به مرور زمان، او به عنوان عکاس رسمی آستان قدس معرفی شد. توکلی از سال‌های عکاسی اش در حرم مطهر، خاطرات بسیاری دارد؛ از شب میلاد امام رضا (ع) که با وجود سرمای شدید و تب و لرز سنگین، به حرم رفت تا چراغانی‌ها را ثبت کند، تا ثبت تصویر کبوتری که بر فراز مناره باب الجواد نشسته بود؛ عکسی که در شرایطی خاص و کم نظیر گرفته شد.

 

با عکس هایم از حرم، زندگی کردم

 

عکس‌هایی که فقط یک بار آن‌ها را دیدم

توکلی به خاطره‌ای از روز افتتاح ضریح جدید حرم مطهر اشاره می‌کند و می‌گوید: «دوربینم آسیب دیده بود و امکان عکس گرفتن نداشت. روز ۱۶ اسفندماه ۱۳۷۹، افتتاح ضریح جدید حرم بود که ناگهان به من گفتند باید از ضریح عکس بگیرم. به مسئول وقت هنری گفتم دوربین خراب است و نمی‌توانم عکاسی کنم. گفت فقط چند فلاش بزنم و ادامه کار را بعدا عکاس دیگری انجام می‌دهد.

یک فیلم قدیمی در کمد داشتم که سال‌ها استفاده نشده بود و احتمال می‌دادم خراب شده باشد؛ همان را برداشتم و رفتم، اصلا تصور نمی‌کردم که به صورت جدی عکس بگیرم. وقتی کنار ضریح رسیدم، مرحوم آیت الله واعظ طبسی، تولیت فقید آستان قدس، به همراه قائم مقام و چند نفر دیگر آنجا بودند.

یکی از آن‌ها گفت امروز قرار است بهترین عکس‌ها را از ضریح بگیری و هیچ عکاس دیگری هم دعوت نشده است. مانده بودم با دوربین معیوب و فیلمی که احتمالا خراب است چه کنم، و روی گفتن واقعیت را هم نداشتم. تولیت آستان قدس و همراهان برای مراسم پیش از افتتاح به دارالشکر رفتند و من تنها ماندم؛ حدود ۲۰ دقیقه زمان داشتم. نمی‌دانستم چه کنم. به حضرت متوسل شدم و از ایشان خواستم بعد از سال‌ها حضور در حرم، آبرویم را حفظ کنند. فیلم را در دوربین گذاشتم و شروع کردم.

ناگهان دیدم مشکل دوربین برطرف شده است. عکاسی که تمام شد، هول و هراس این را داشتم که فیلم خراب شده باشد و عکسی ثبت نشده باشد. فیلم‌ها را برای ظهور بردم و با کمال تعجب دیدم فیلم مشکلی نداشت و عکس‌ها ثبت شده است. چند فریم نمونه چاپ شد و عکس‌ها رضایت بخش بودند. یک سری را برای آستان قدس و یک سری هم برای خودم چاپ کردم.

صبح روز بعد که عکس‌ها را تحویل دادم، پرسیدند آیا نمونه دیگری چاپ شده است یا نه. حقیقت را گفتم. خواستند تمام نسخه‌های نمونه و عکس‌هایی را که برای خودم چاپ کرده بودم، همراه با نگاتیو تحویل دهم؛ من هم همه را دادم. دیگر آن عکس‌ها را ندیدم. ظاهرا قرار بوده این تصاویر، به اصطلاح «تک» باشد و فقط در اختیار آستان قدس باقی بماند.»

 

* این گزارش چهارشنبه ۵ شهریورماه ۱۴۰۴ در شماره ۴۵۶۲ روزنامه شهرآرا صفحه هنر چاپ شده است.

آوا و نمــــــای شهر
03:44